سفارش تبلیغ
صبا ویژن

SICK LOVE

مجنون رابه محاکمه ی عدل بردن گفتن توبه کن  گفت خدایاعاشقم عاشق ترم کن
نوشته شده در چهارشنبه 89/6/3ساعت 11:41 عصر توسط HASHEM BOY ARIAEE نظرات ( ) |

دوستی مدتش مهم نیست دوامش مهمه

دوری ونزدیکیش مهم نیست یادش مهمه


نوشته شده در چهارشنبه 89/6/3ساعت 11:40 عصر توسط HASHEM BOY ARIAEE نظرات ( ) |

من به آمار زمین مشکوکم اگر این سطح پرازآدم هاست

پس چرااین همه دلها نتهاست


نوشته شده در چهارشنبه 89/6/3ساعت 11:40 عصر توسط HASHEM BOY ARIAEE نظرات ( ) |

وقتی نرگس مرد،گل های باغ همه ماتم گرفتند و از جویبار خواهش کردند برای گریستن به آن ها چند قطره آب وام دهد. جویبار آهی کشید و گفت:به قدری نرگس را دوست داشتم که اگر تمام آب های من به اشک تبدیل شود و آن ها را به مرگ نرگس بپاشم بازکم است. گل ها گفتند:راست می گویی،چگونه ممکن بود با آن همه زیبایی نرگس را دوست نداشت؟! جویبار پرسید:مگر نرگس زیبا بود؟! گل ها گفتند:تویی که نرگس اغلب خم شده،صورت زیبای خود را در آب های شفاف تو تماشا می کرد باید از هر کس بهتر بدانی که نرگس زیبا بود. جویبار گفت: من نرگس را برای این دوست داشتم که وقتی خم شده و به من نگاه می کرد،می توانستم زیبایی خود را در چشمان او تماشا کنم!



نوشته شده در چهارشنبه 89/6/3ساعت 11:39 عصر توسط HASHEM BOY ARIAEE نظرات ( ) |

بیا عاشق بمانیم!

بیا حالا که عاشق هم هستیم کاری کنیم که لحظه هایمان پر از شادی و عشق باشد!

بیا حالا که همدیگر را عاشقانه دوست میداریم برای همیشه با هم بمانیم و عهدی که با

هم بستیم را نشکنیم !

بگذار با آرامش با هم باشیم ، نه اینکه لحظه هایمان پر از غصه و عذاب باشد !

عشق کلام زیباییست ما بدنامش میکنیم ، عشق شیرین است ما تلخش میکنیم!

عشق پاک و مقدس است ما پر از گناهش میکنیم !

اگر به هوای این نشسته ای که تا ابد با هم باشیم کاری نکن که فردا پشیمان شوی!

قدر مرا را بدان ، عاشقتر از من کسی نیست !

قلبم را نشکن ، بی گناهتر از من عاشقی نیست !

بیا حالا که قلبم را با اطمینان به تو دادم تو نیز پاسخ این اطمینان را به قلبم بده !

برای من فراموش کردن یک بی وفا کار ساده ایست پس با ما بی وفایی نکن ، همچو من

که عاشقانه دوستت دارم ، مرا دوست داشته باش !

به خدا انتظار سختی نیست ، اگر عشق در قلب تو باشد مرا درک خواهی کرد !

اگر به سختی عاشق شدم ، مطمئن باش اگر لایق من نباشی به راحتی نیز میتوانم قید

تو را بزنم !

این یک غرور بی جا در وجودم نیست ، این یک حقیقت تلخیست که بعد از مدتها به آن پی

برده ام!

آنقدر بی وفایی دیده ام که شناختن کسی که مرا از ته دل دوست دارد برای من کار

سختی است !

من به تو ایمان دارم ، تو میتوانی برای من بهترین باشی ، تو میتوانی همانی باشی که

مدتهاست در انتظار او نشسته ام !

بیا حالا که دیوانه وار تو را دوست دارم ، قدر این عشق پاک را بدان ، که عاشقتر از من

کسی نیست !


نوشته شده در چهارشنبه 89/6/3ساعت 11:39 عصر توسط HASHEM BOY ARIAEE نظرات ( ) |

نسیم خوش عشق

چقدر این آسمان آبی زیباست ، هوای دل انگیزیست!

این نسیمی که میوزد بهاریست ، پر از عطر و بوی عاشقیست !

از کدامین سو می آید این نسیم بهاری ، از سوی دریا می آید یا صحرای عشق...

چه زیبا میخوانند پرندگان ، چه عاشقانه پرواز میکنند در آسمان ..

این نسیم بهاری در این روز قشنگ آفتابی دل مرا عاشق کرده است....

از کدامین سو می آید نسیم خوش عشق ؟

چقدر آرامم ، بی تابم تا بدانم این نسیم بهاری از کدامین سو می آید...

لحظه ای که چشم به آسمان دوختم پروانه ها دسته به دسته به یک سو می رفتند ..

به دنبال آنها رفتم ، به تو رسیدم ، آن نسیم مهربان از سوی قلب تو بود....

تو را دیدم .. عاشقتر شدم ، عاشق قلب تو و نسیمی که از سوی او می آمد....

چقدر این قلبت مهربان است ، چقدر چهره تو درخشان است ....

این لحظه عاشقی لحظه ایست بیادماندنی ، خاطره ایست فراموش نشدنی !

از نسیم خوش عشق تا قلب مهربانت و از احساس من تا قلب تو راهی نیست !

ازقلب من تا عشق تو ، از زندگی من تا قلب تو یک راه جز راه عاشقی نیست !

هر جا که نسیمی می وزد یاد تو در دلم زنده می شود ، من که همیشه به یاد توام ،

خاطره دیدار با تو لحظه هایم را پرخاطره میکند !

چقدر این زندگی با تو شیرین است ، چقدر قلبم با تو خوشبخت است !

خوشبختی را تنها با تو میتوانم تجربه کنم ، زیبایی های دنیا را تنها با تو میتوانم ببینم ،

نسیم خوش عشق را تنها از سوی قلب تو میتوانم حس کنم ، صدای سخن عشق را

تنها از سوی تو میتوانم بشنوم ، و تنها دستان تو را میتوانم لمس کنم تا آرام شوم ،

عاشق شوم و با تو بمیرم .....

و این است حس ششگانه من ، هر چه خدا به من داده تنها با تو میتوانم آنها را تجربه

کنم....

چقدر این دنیا با تو زیباست ، چقدر این لحظه ها با تو شیرین است ، چقدر تو عزیزی برایم

عزیزم...


نوشته شده در چهارشنبه 89/6/3ساعت 11:39 عصر توسط HASHEM BOY ARIAEE نظرات ( ) |

تشکرمیکنم به خاطرمهربونی هات به خاطر محبت هاوتوجه هایی که همیشه دراین مدت به من داشتی......وباید.....عذرخواهی کنم به خاطرزحمت هابه خاطرندونم کاری ها وگرفتاری هایی که همیشه برات داشتم حدودیک هفته گذشت ومزه زیبایی هم زبونی  باتوهنوز زیر زبونم تنم رو زیرورو می کنه وچندروز زمان باقی مونده به هم زبونی با تو نه تنها زلزله تنم روتنزل نمیده که زایش لرزش روبیشتر می کنه درانتظار روز موعود مشتاقانه آب زلال انتظاربه دل میزنه تاکاسه ی انتظار سرنزده وتانوبت بعدزنده باشم و....

 

عزیزم به تعداد تمام (ز)های این جمله میبوسمت


نوشته شده در چهارشنبه 89/6/3ساعت 11:38 عصر توسط HASHEM BOY ARIAEE نظرات ( ) |

چقدر دوست داشتم یک نفر تواون روزایی که باهم دوست بودیم ازمن می پرسید چرانگاهت اونقدرتلخه/اما افسوس که هیچ کس نبود.....همیشه من بودم ومن وتنهایی پرازخاطره....آره با توام!باتویی که از کنارم گذشتی وحتی یک بارم نپرسیدی چرا چشمات وقتی من ومیبینیه بارونیه/!....


نوشته شده در چهارشنبه 89/6/3ساعت 11:38 عصر توسط HASHEM BOY ARIAEE نظرات ( ) |

لحظه های بی مروت:

آه که چقدر سخت است لحظه های دور از تو بودن ....

آه که چقدر تلخ است بی تو بودن....

گاهی از این زندگی خسته میشوم ، گاهی نیز از عشق دلشکسته میشوم !

گاهی در گوشه ای تنها مینشینم و اشک میریزم ، گاهی نیز عکسهایت را در آغوش

میگیرم و از دلتنگی ات گریه میکنم ....

این است رسم عشق ، چقدر دردناک است این لحظه های عاشقی...

پشیمانم از اینکه عاشقم ، پشیمانم از اینکه در دام عشق گرفتارم ....

کاش که عاشق نمیشدم ، تنهایی دوای درد من است...

دلم نمی آید رهایت کنم ، حالا که عاشقت هستم دلم نمیخواهد قلب مهربانت را بشکنم!

گرچه من از کرده خویش پشیمانم ، اما چون با تو هستم خوشبخترینم !

آنقدر دوستت دارم که دلم نمیخواهد بگویم که فراموشم کن !

آه که چقدر این لحظه ها نفسگیر است ، آه که چقدر این قلب بی گناهم پریشان است!

از امروز میترسم که از من دور شوی ، از فردا میترسم که تو را از دست بدهم ، به چه

امیدی با تو باشم ای بهترینم؟

این سرنوشت و روزگار بی وفا با قلب من نمیسازد میدانم اگر با تو باشم فردا که رسید

حال و هوای من از امروز دلگیرتر است!

آه که چقدر این لحظه ها بی مروت است !

قلب من بی طاقت است ، چشمهایم دیگر اشکی ندارند برای ریختن !

نمیدانم از دوری تو اشک بریزم ، یا از دلتنگی ات !

نمیدانم غصه امروز را بخورم ، یا غم فردا را بکشم!

نه دیگر کار من از کار گذشته است ، راهی جز عاشق ماندن و غم و غصه های عشق را

تحمل کردن نیست !

باید سوخت .... باید در راه عشق نابود شد ... آه که چقدر تلخ است !


نوشته شده در چهارشنبه 89/6/3ساعت 11:38 عصر توسط HASHEM BOY ARIAEE نظرات ( ) |

خیلی سخته اون کسی که میگفت:واسه چشمات میمیره

                                                                      بره ودیگه سراغی ازتووچشمات نگیره

خیلی سخته بی بهونه میوه های کال وچیدن

                                                                     به خدا کم غصه ای نیست چند روزی بی تو بودن

خیلی سخته که دلی روبانگاهت دزدیده باشی

                                                                      وسط راه اما از عشق ترسیده باشی

خیلی سخته توی پاییزباغریبه ای آشناشی

                                                                      اماوقتی که بهارشدجوری ازش جداشی

خیلی سخته یه غریبه به دلت یه روز بشینه

                                                                     بعد به اون بگی که چشمات نمی خواد اون وببینه

خیلی سخته که ببینی کسی عاشقیش دروغه

                                                                     چقدرازگریه ی اون شب چشم توسرش شلوغه


نوشته شده در چهارشنبه 89/6/3ساعت 11:37 عصر توسط HASHEM BOY ARIAEE نظرات ( ) |

   1   2   3      >


Design By : P I C H A K . N E T





انواع کد های جدید جاوا تغییر شکل موس