سفارش تبلیغ
صبا ویژن

SICK LOVE

بی بهانه دسلام تازه از دیدنت می آیم.این وقتها حال عجیبی دارم. باور نمی کنی ولی از شدت مستی خمارم.از یک طرف به جشمانم که تو را دیده اند و احساسم که بودنت را لمس کرده است می بالم و از یک طرف از این همه تیک تیک ساعت که تا دوباره دیدنت باید ضربان قلب بی توام را تداعی کنند خجالت می کشم.آخر میدانی که این لحظات دورترین ثانیه هایند از دوباره دیدن تو. هرجند من تو را زیاد می بینم.من تو را در جشمان مضطرب یک عاشق،در لبخند در عین فرح بخشی طعنه زن یک معشوق و در اشکهای شبانه ی گلهایی می بینم که می دانند تا زیبایی و عطر تو هست طراوت برگهاشان و تنگی غنجه هاشان تنها نشانه ای از پوست و دهان توست و عرق شرم شبنمشان برای اینست که بحقیقت خود را لایق اینهم نمی دانند. راستی با روزهای مانده تا بهار چه میکنی؟ اشتباه نکن.بهار عشقم را می گویم.بهار عشق من روز فریادش نیست،روز آغازش نیست،روز آغاز توست. چرا تولدت نمی شود؟ آخر من با این که میدانی چقدر دوستش دارم به پاییز که درد نارنجی عاشقان را کمی بیشتر میداند سپرده بودم به زمستان بگوید امسال زودتر بیاید جرا که تو همیشه با آن میایی. کاش میشد چشمها را بست و لای تقویم را یکباره باز کرد و چون درست روی همان روز باز می شود ... ولی نه آخر این انتظار بهانه ی جدیدی است برای شبهایی که می خواهم بخوابم به امید اینکه خوابت را ببینم و به این امید که بیدار شدنم مصادف باشد با طلوع زیبای خورشید چشمانت و آن اینست که فردا که بیدار می شوم یک قدم به رسیدن کبوتران صحن خیس چشمانم به آرزویشان که رساندن دوستت دارم های من به تو به امید نوازشی بخاطر تولد توست نزدیک شده ام.اما خوب می دانم که: تاریخ تولد تو توی دفتر حسابم شب که جشمامو می بندم باز نمی ذاری بخوام غریب قریبت
نوشته شده در چهارشنبه 89/6/3ساعت 11:34 عصر توسط HASHEM BOY ARIAEE نظرات ( ) |



Design By : P I C H A K . N E T





انواع کد های جدید جاوا تغییر شکل موس