سفارش تبلیغ
صبا ویژن

SICK LOVE

سلامم را می نویسم تا لبهای نازنینت را برای پاسخش به زحمت نیندازی.آخر شاید نخواهی جواب دهی بمانی توی خجالت چشمان پر از التماس من.اصلا پاسخ لازم نیستف همین که ته دل مثل حریرت چیزی مثل پاسخ تکان بخورد تا دنیا دنیاست برایم کافیست. پاسخ نامه هایم هم همینطور است.در نامه ی قبل غیر مستقیم علاقه ام را به داشتن جواب نامه ای از تو عنوان کردم به امید اینکه ... اینطور نگاهم نکن.مگر در دادگاه عاشقی تو که مرا به حبس ابد محکوم کرد امید هم مانند دوست داشتن جرم است؟ حالا می دانم که اگر جواب نامه ای از تو بخواهم باید عنوان یکی از نامه هایم را « نامه بی جواب» بگذارم تا شاید تو مثل همه ی کارهای متفاوتت به آن پاسخی بدهی. ای من به فدای اولین لحظه ی نوشتن پاسخت ، اگر هم به دلیل بی دلیلی که خودش کلی دلیل است ننویسی فدای اولین لحظه ی سکوتت. تنها توقعم ازت یه بار جواب ناممه،این هم زیاده؟ مختصر بنویس،فقط فهرست. بر من منت نمی گذاری یا کاغذ؟ راستی اگر خواستی بنویسی قبلش خبرم کن.آخر کدام جوهر لیاقت دارد که تو با آن بنویسی بجز خونم که آنهم لیاقتش را از عشق تو که در آن جریان دارد گرفته.قلمش را هم می دهم تنهاترین فرشته ی خدا که او هم قلبش که نه بالش شکسته از چوب همان درخت سیبی که مثل تو برای من بزرگترین وسوسه ی پدرمان آدم بود بتراشد،شاید به برکت دستان تو هم بال ان فرشته خوب شود و هم قلب من غیر فرشته. تو رو خدا یک بار هم که شده به سبک ادمهایی که برای نوشتن پاسخ هر نامه ای از طرف هر کس که باشد عزا می گیرند تو هم با حرص جواب نامه ام را بنویس تا ببینم فردای بی رویای نیامده دست کیست؟دست ما که نیست،میدانم مثل نامه ات هیچ وقت ما نیست. هیچ وقت دوست نداشته ام برای کسی چیزی بخوانم ولی باید اعتراف کنم عاشق ان لحظه ام که برای تو عاشقانه بخوانم و تو با آن نگاه معصومت به هوای ان که من حواسم به خواندن است مرا نگاه کنی غافل از این که من همیشه سنگینی نگاهت را از سبکی روحم خیلی راحت حس می کنم و خودم کلماتی به ان اضافه می کنم تا هیچ وقت تمام نشود. آری خودش است شاید گذاشته ای تا جواب هر هزار عاشقانه ام را ببندی به پای یک پرنده که از چشمانت پر می گیرد و در یک لحظه که از تو غافلم بسویم پر دهی و چون هیچ گاه خیالم از تو فاصله نگرفته تو هم تا کنون ان را نفرستاده ای ولی یک روز آن را می فرستی تا هم تو سبک شوی هم من.البته نه از آن سبک ها که معتی کوچک می دهد چه اگر آن باشد به همان نگاه پنهانیت هم راضی نیستم. فقط خواهشی دارم بیا و بخاطر من که جواب هر هزار نامه ام را به خسته نشدن دستانت برای نوشتنشان بخشیدم که نه بخاطر ستاره ها آن لحظه خبرم کن تا بگویم فرشته ها برایشان از نگاهت عکس یادگاری بگیرند آخر شبهایی که ماه در آسمان نیست نمی دانند به چه نگاه کنند. منتظرش می مانم. صبورترین عاشقت
نوشته شده در چهارشنبه 89/6/3ساعت 11:33 عصر توسط HASHEM BOY ARIAEE نظرات ( ) |



Design By : P I C H A K . N E T





انواع کد های جدید جاوا تغییر شکل موس